باز هم یک جمعه ی بدون تو ،
باز هم همان تلخکامی قدیمی ؛
و باز هم قلبی مالامال دلتنگی ...
در عصری که بدون تو به غروب متصل می شود ...
اللهم عجل لولیک الفرج
♥فقط خدا♥
زندگی به من یاد داده
برای داشتن آرامش و آسایش
امروز را با خدا قدم بر دارم
و فردا را به او بسپارم
♥فقط خدا♥
حضرت علی (ع):
در شگفتم از کسی که می بیند هر روز از جان و عمر او کاسته می شود
اما برای مرگ آماده نمی شود . . .
♥فقط خدا♥
برای آدمی بهتر است هرگز به دنیا نیاید
تا اینکه به دنیا بیاید و اثری بر جای نگذارد . . .
(ناپلئون بناپارت)
♥فقط خدا♥
از کنایه ها نرنج
این مردم کارشان نیش زدن است !
عمریست به هوای بارانی می گویند : خراب
♥فقط خدا♥
حکایت عجیبیست
رفتار ما آدم ها را خدا می بیند و فاش نمی کند.
مردم نمی بینند و فریاد می زنند
♥فقط خدا♥
دنیای عجیبی شده است
برای دروغ هایمان خداراقسم میخوریم
و ب حرف راست ک میرسیم
میشود جان تو . . .
♥فقط خدا♥
دعا پشتِ دعا برای آمدنت ،
گناه پشتِ گناه برای نیامدنت ،
دل درگیر ، میان این دو انتخاب؛
کدام آخر؟ آمدنت یا نیامدنت؟!
♥فقط خدا♥
آتشی نمى‌سوزاند ابراهیم را ؛
و دریایى غرق نمی‌کند موسى را؛
کودکی، مادرش او را به دست موجهاى نیل می‌سپارد تا برسد به خانه‌ی
فرعونِ تشنه به خونَش؛
دیگری را برادرانش به چاه مى‌اندازند، سر از خانه‌ی عزیزمصر درمی آورد.
مکر زلیخا زندانیش می کند؛ اما عاقبت بر تخت ملک می‌نشیند.
♥فقط خدا♥
گفت: حاج آقا...!
من شنیده ام اگر انسان در نماز متوجه شود که کسی در حال دزدیدن کفش
اوست، می تواند نماز را بشکند و برود کفشش را بگیرد؛ درست است حاج آقا؟!
حاج آقا گفت: درست است آقا.
نمازی که در آن حواست به کفشت است، اصلاً باید شکست!!
♥فقط خدا♥
من و تو همسایه خدا بودیم
ما به دنیا آمدیم و همه چیز تمام شد
ما دیگر نه همسایه هم بودیم و نه همسایه خدا.
ما گم شدیم و خدا را گم کردیم ...!
یادت می یاد جمله آخر خدا رو؟!
از قلب کوچک تو تا من یک راه مستقیم است.
اگه گم شدی از این راه بیا
بلند شو... از دلامون شروع کنیم...!
تا خدا راه زیادی نیست...!
♥فقط خدا♥
خدای من نه دور کعبه است؛
نه در کلیسا؛
نه در معبد؛
خدای من همین جاست...
کنار تمام دلواپسی هایم ؛ بغض هایم ؛ خنده هایم ؛
خدای من؛ نمی ترساند مرا از آتـش
امـــــــــــــــــــا
می ترساند مـرا از شکستن دلــــی...
اشک آوردن به چشمی ...
نــا حـق کردن حقی ...
خدای من می بیند مرا
" هر جا که باشم می فهمد مرا با هر زبانی که سخن می گویم ،
خدای من حواسش در همه احوال به من هست "
خدای من مــرا از هیچ نمی ترساند ؛
جز " بی فـــکر سخن گفتن " و " رنجاندن دلـــــی "
خـــدای من...؛
"خدای تمــــــــام مهربــــــــــانی هاست"...!
(دکتر شریعتی)
♥فقط خدا♥
خدا دوستدار آشناست. عارف عاشق می خواهد نه مشتری بهشت.
( دکتر شریعتی )
♥فقط خدا♥
این سماور جوش است
پس چرا می گفتی دیگر این خاموش است؟!
باز لبخند بزن
قوری قلبت را، زودتر بند بزن
توی آن
مهربانی دم کن
بعد بگذار که آرام آرام
چای تو دم بکشد
شعله اش را کم کن
دست هایت:
سینی نقره ی نور
اشک هایم:
استکانهای بلور
کاش
استکان هایم را
توی سینی خودت می چیدی
کاشکی اشک مرا می دیدی
خنده هایت قند است
چای هم آماده است
" چای با طعم خدا "
بوی آن پیچیده
از دلت تا همه جا
پاشو مهمان عزیز
توی فنجان دلم
چایی داغ بریز
با صد هزار جلوه برون آمدی که من من
باصد هزار دیده تماشا کنم تو را
نقاش،درختی می کشد.درختی که با درخت های واقعی،تفاوت دارد.نقاش با این کار،هم درخت واقعی را نشان میدهد و هم معنای درخت را.معنایی که خودش دریافته است.
بازیگر نقش یک پدر را بازی میکند.پدری که با پدر های واقعی تفاوت دارد.بازیگر با این کار،هم یک پدر واقعی را نشان میدهد و هم معنایی از معناهای پدر را.
شاعر،شعری درباره ی گندم زار میگوید،گندم زار او،با گندم زار واقعی تفاوت های دارد. شاعر ،هم یک گندم زار معمولی را نشان می دهد و هم معناهای تازه ی گندم زار را.
انسان به دنیا می آید. بزرگ می شود.کار می کند. دوستی میکند. می خندد و می گرید.انسان، در واقعیت زندگی میکند اما با نیکی هایش،معنای انسان را نشان میدهد.
معنی اصلی و نهایی همه چیز، خداوند است. او با جلوه های بی شمار، خود را به ما نشان داده و نشان خواهد داد.
همنشین اهل معنی باش تا
هم عطا یابی و هم باشی فتی
شهرام شفیعی
وقتی گیلاس، با بند باریکش به درخت متصّل است،همه عوامل در جهت رشدش در تلاشند... باد، باعث طراوتش می شود آب، باعث رشدش می شود و آفتاب به آن، پختگی و طراوت می بخشد... اما... به محض پاره شدن آن بند و جدا شدن از درخت، آب، باعث گندیدگی باد، باعث پلاسیدگی و آفتاب باعث پوسیدگی و از بین رفتن طراوتش می شود... بنده بودن، یعنی بند به خدا بودن،که اگر این بند پاره شد، دیگر همه عوامل در نابودی ما مؤثر خواهد بود... پول، قدرت، شهرت، زیبایی و... تا بند به خداییم، برای رشد ما، مفید و بسیار خوب است اما به محض جداشدن بند بندگی،همه آن عوامل باعث تباهی و فسادمان می شود.
